سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یارى خدا آن اندازه رسد که به کار دارى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :2
کل بازدید :17029
تعداد کل یاداشته ها : 10
103/2/7
2:2 ص

اصول اربعمأة

علیرضا کمالی / نشریه معارف / شماره 32



 

تعریف «اصل»

اصل در اصطلاح محدثان کتابی است که مورد اعتماد بوده و از کتاب دیگری گرفته نشده باشد[1] و اصول اربعمأه عنوانی است برای چهارصد مجموعه احادیث در زمینه‌های مختلف اعتقادی، فقهی، تفسیری، اخلاقی و... . این ترکیب نخستین بار در کتاب معالم العلماء ابن شهر آشوب (م 588 ق) به شیخ مفید (م 412 ق) نسبت داده شده است[2]و پس از ایشان دیگران نیز آن را تأیید و نقل کرده‌اند. البته قبل از این انتساب،‌ امین الاسلام طبرسی (م 548 ق) نیز این تعبیر را با تفاوتی اندک آورده است.

اهمیت اصول

این اصول به عنوان پایه‌های اساسی معارف شیعه مطرح بوده است و محدثین بزرگ عنایت خاصی نسبت به آنها داشته‌اند به طوری که بودن حدیثی در این اصل‌ها، از نشانه‌های اعتبار و صحت آن محسوب می‌شد[3] و اعتبار و مدح مؤلفان آن نیز از دیگر امتیازات آن است.[4]

 

تفاوت اصل و کتاب

برخی از عالمان رجال برای برخی نوشته‌ها تعبیر "اصل" را به کار برده و برای برخی دیگر، از تعبیر "کتاب" استفاده کرده‌اند. وحید بهبهانی می‌گوید: اصل آن است که نویسنده، روایت را از معصوم یا راوی شنیده و گردآوری کرده است و کتاب آن است که روایاتش از نوشته‌ها و اصول دیگر اخذ شده است.[5]

برخی پژوهشگران معاصر با ارائه نمونه‌هایی از کاربرد اصطلاح اصل و کتاب به جای یکدیگر در آثار دانشمندان علم رجال، قراینی بر ترادف نسبی اصل و کتاب اقامه نموده و تفاوتی میان آنها نمی‌بیند.[6]

 

عصر تألیف اصول

برخی زمان تألیف آنها را از عهد امیرمؤمنان(ع) تا عهد امام حسن عسکری(ع) می‌دانند و برخی نیز این اصول را از نگاشته‌های شاگردان امام صادق(ع) دانسته‌اند. علامه تهرانی در جمع این دو نظر معتقد است نظر نخست مقطع کلی تألیف اصول را بیان داشته که از عصر امام علی(ع) و امام حسن عسکری(ع) خارج نبوده است. چرا که مقتضای اصل بودن آنها همین است که در اعصار ائمه معصومین(ع) تألیف شده باشند و نظر دوم زمان خاص تألیف را بیان کرده‌ است.[7]

 

سرگذشت اصول

بخشی از این اصل‌ها به همان شکل و ترکیب اولیه‌ای که داشته‌اند موجود است. بخشی نیز همه مواد و محتویات اصلی آنها، ضمن مجموعه‌های حدیثی در ابواب مختلف آورده شده تا دستیابی به مطالب آنها آسان‌تر باشد؛ سبب این کار آن بوده که در تألیف اصول، ترتیب خاصی معمول نبوده و بیشتر احادیث موجود در آنها در جلسات مختلف و احیاناً‌ پاسخ به سؤالات نوشته شده و لذا فاقد هر گونه فصل‌بندی بوده است. با گذشت زمان و پیش آمدن حوادث مختلف، و نیز کم شدن نیاز به نسخه‌های اصلی و کامل این اصول - به خاطر درج شدن آنها در ابواب و فصول کتب حدیثی- بیشتر آن نسخه‌ها مفقود شده است.[8]

در عصر ما تنها چند اصل - به صورت اولیه - و چند اصل به طور ناقص موجود است. که مجموع آنها تحت عنوان اصول السته عشر بارها به چاپ رسیده است. مرحوم آقا بزرگ تهرانی 117 اصل از این اصول را در الذریعه[9] برشمرده است و برخی پژوهشگران دیگر 122 اصل را معین کرده‌اند.[10]



[1]. سید بحرالعلوم، رجال، ج 2، ص 360

[2]. ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص 3

[3]. دایره‌ المعارف تشیع، ج 1، ص 242

[4]. منتهی المقال، ص 11

[5]. الفوائد الرجالیه، وحید بهبهانی، ص 33، المطبوع مع الرجال الخاقانی

[6]. ر.ک: پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، مجید معارف، ص 171-180

[7]. الذریعه، ج 2، ص 131-130

[8]. همان، ص 134

[9]. همان، ص 167-125

[10]. المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار، ج 1، ص 52- 49